روزمرگی ها
این روزها خیلی بهت خوش میگذره.هرروز صبح با بابا میری گشت وگذار .شب هم مجتمع عموها هم حسابی تحولیت میگیرن .البته مامان هم زیاد بدش نمیاد یک کوچولو استراحت میکنه. علاقه زیادی به شمردن داری عذ یک تا ده رو راحت میشماری چه انگلیسی چه فارسی از ده تا بیست با کمک مامان.علاقه زیادی به توپ بازی داری مخصوصابا بابا بزرگ یا مامانجون.این روزها با دو چرخت خونه نوردی میکنی حتی مبل نوردی انتظار داری من هم در این پرژه باهات شریک باشم وکمکت کنم.این دوچرخه باید از همه جا بالا بره.تازگیها برات یه پازل خریدم که دوستش داری وباهاش بازی میکنی ولی بیشتر ترجیح میدی خرابشون کنی وپخش کنی کف اتاق تا مامانی روزی صد بار جمع کنه. راستی یادم رفت بگم چند هفته ای هست که رنگها ...