یادش بخیر
یادش بخیر حس بعد از آخرین امتحان سال و شروع تابستون و یادش بخیر عصر ۳۱ شهریور و همه خاطره هایی که جلوی چشامون بود… دلم واسه اول دبستانم تنگ شده که وقتی تنها یه گوشه حیاط مدرسه وایستادی، یه نفر میومد و بهت میگفت: با من دوست میشی؟؟؟ یادش بخیر، پشت دفترای قديمي مدرسه؛ آدمک چارخونه روی تخته سایه: "تعلیم و تعلم عبادت است" ... تو مدرسه آرزومون این بود که وقتی از دوستمون می پرسیم درستون کجاست اونا یه درس از ما عقب تر باشن… وقتی سر کلاس حوصله درس رو نداشتیم، الکی مداد رو بهانه میکردیم بلند میشدیم میرفتیم گوشه کلاس دم سطل آشغال بتراشیم… همیشه تو مدرسه عادت داشتم همکلاسی هامو بشمرم تا بب...