رادمان فخاریرادمان فخاری، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه سن داره

بنام خداوند مهربان.می نویسم برای پسرم رادمان

گل من سالم باشی

خدا رو شکر امروز خیلی حالت بهتره تبت قطع شده ومامان خیلی از این بابت خوشحال هست انشالله پسر گلم وهمه ی فرشته های روی زمین همیشه سالم وخوشحال باشن.   ...
11 بهمن 1391

رادمان بیست ونه ماهه

رادمانم .عشقم همه زندگی مامان چند هفته هست حسابی به من وابسته شدی که یکم باعث نگرانیم شده بیرون از خونه بیشتر میگی بغلم کن ومی چسبی به من وحتی بعضی وقتا بغل بابا هم نمیری وفقط میگی مامان .چند روزیدکه هوا گرم تر شده وصبح ها با بابا میری بیرون وخیلی بهتر شدی یعنی کم تر بهم میچسبی .چند شب که تب داری ومن احتمال میدم که داری دندون در میاری دست گذاشتی سمت چپ صورتت ومیگی اینجام درد میکنه نمی تونم شیر بخورم.همش تو خواب ناله میکردی وتبت خیلی بالا بود ومن حسابی نگران بودم .دست گذاشتی دوطرف صورتم ومنو میبوسی چقدر لذت بخششه نگاه میکنم به صورت میخندم بهم نگاه میکنی میگی نمی خوای بوسم کنی.مامان فدای احساسات قشنگت بشه چرا که نه روزی هزار بار بوسیدن تو بازه...
7 بهمن 1391

رادمان وتلوزیون

پسر گلم چند روزی هست هوا خیلی سرد شده وما کمتر میریم بیرون.علاقه زیادی به کارتون پیدا کردی اونم نه هر کارتون  برنامه موزشی بارنی ویه برنامه دیگه که اونم برای آموزش زبان هست که متاسفانه من اسمش رو نمیدونم.مجبور شدم ضبطشون کنم وحالاشما وقت وبی وقت این دواتا کارتون رو میبینی ونمیدونم چرا سیر نمیشه همشون رو از حفظ شدی.توی یکی از کارتونا یه ماه نشون میداد میگی مامان برم پیش ماه میگم برو میخندی ومیگی نمیشه تلوزیونه. بازم داری کارتون می بینی میگم رادمان مامان چه خبر میگی فعلا دارن کتاب میخونن(شخصیتای  برنامه دوتا عروسک سگ هستن که دارن کتاب میخونن). میگم رادمان بریم دستشویی میگی مطمینی من دستشویی دارم؟   عرسک پت رو با هم بر...
26 دی 1391

رادمان وپسر خاله جدید

سلام.یازده روز پیش صاحب یه پسر خاله جدید شدی اسمش هست شایان. اولین باری که شایان رو دیدی بخاطر زردی زیر مهتابی بود میگی مامان شایان چرا لخت خوابیده عینک آفتابی زده. دفعه بعد که رفتیم خونه خاله شایان لباس پوشیده وزیر مهتابی نیست میگی عینک آفتابیش کجاست؟میگم مامان شایان کیه میگی مادر جونش .البته دفعه بعد که پرسیدم گفتی خاله زینب. چند روزی هست بد احوالی اولش فکر میکردم سرما خوردی یکم تب داشتی وابریزش بینی ولی از دیروز همش میگی دلم درد میکنه.میگم مامان چرا دلت درد میکنه؟میگی بخاطر اینکه چیزی نخوردم درد میکنه. امروز صبح زود بلند شدی میگی مامان دلم درد میکنه شربت   pink بده بخورم خوب بشم(منظورت شربت سرما خوردگی که صورتی رنگ هست)میگم شما...
21 دی 1391