تلنگر
امروزداشتم مجله میخوندم رادمان هم مشعول بازی بود تلوزیون روشن بود وداشت سریال پخش میکرد.رادمان اومد پیشم و با لهجه کودکانش گفت:مامان نگا ه کن سرمو بلند کردم تو فیلم دونفر داشتن با هم دعوا میکردن.نیم نگاهی انداختم وسرمو انداختم رو مجله.بازبا انگشتای کوچیکش به تلوزیون اشاره کرد و گفت دیدی دعوا.وقتی سرمو بلند کردم و چهره درهمشو دیدم دلم لرزید...چقدربزرگ شدی عزیزکم...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی