رادمان فخاریرادمان فخاری، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 15 روز سن داره

بنام خداوند مهربان.می نویسم برای پسرم رادمان

نظرات (8)

بابای ملیسا
15 اردیبهشت 92 15:36
با سلام ، وبلاگتون مثل همیشه زیبا و قشنگ و زیباست . وبلاگ ملیسا خانم با عکسهای سفرنامه اصفهانش منتظر نظرهای گرم و دوست داشتنی شما بزرگوار هستش...منتظرتون هستیم .
مامان آرمان
29 اردیبهشت 92 11:50
این عکس بدون شرح رادمان کوچولو ، کلی برای من حرف داشت...پسرک من هم یه چیز زرد رنگ اینطوری داره که عروسکهاشو توش می ریزم به سن رادمان که بود عاشق این بود که عروسک ها را خالی کنه و خودش تو اون قایم بشه ...میشد جوجه کوچولویی که هنوز درونه تخم مرغ هست و مامانی باید تخمشو بغل می کرد تا گرم بمونه و بالاخره جوجه بیرون بیاد....
مامان آرمان
29 اردیبهشت 92 11:59
راستی خانومی چند وقت پیش ازم سوالی کرده بودی در مورد مهد کودک رفتن یا نرفتن....جواب را نمیشه اینجا خلاصه کرد اما همینقدر بگم که با تجربه ای که از مهد داشتم (با اینکه مهد پسرم بد هم نبود) ولی اگر خانه دار بودم بچه را مهد نمیزاشتم متاسفانه مهد های ما استاندارد!! نیستند و به ویژه از نظر عاطفی خیلی لطمه می زنند ...دست کم مهد، باید مدت زمان کم داشته باشه پاره وقت باشه و اگر میتونی بعد چهار سال بزار...به جای مهد میتونی کلاسهایی خوب بزاری کلاس موسیقی یا کلاسهای کانون پرورش که از نقاشی، سفالگری تا موسیقی و ...داره... دوست عزیز کلا نسبت به مدارس غیر انتفاعی و 99 درصد مهد کودکها بدبین شده ام....از نظر اموزشی هم چندان بار اموزشی ندارند مگر یکی دو مورد مهد در تهران که زبان انگلیسی خوب کار می کنند و غیره...ولی اگر رادمان عاطفی و حساس هست توصیه میکنم در مهد گذاشتن عجله نکنی...
مامان آرمان
30 اردیبهشت 92 9:07
دوست عزیز ...دیروز یه کاری برام پیش اومد و کامنتم را خاتمه دادم شاید در قالب یکی دو کامنت نتونم بگم شاید لازم باشه یه مطلب مفصل در این مورد بنویسم البته خوشحالم که با توضیح مختصر من متوجه قضیه شدی در مورد مهد...البته دختر یکی از اقوامم در یکی از شهرهای جنوبی مهد کودک میره و مهدشو خیلی دوست داره وقتی بررسی کردم دیدم چهار پنج بچه هستند که مادرشون در یک محیط کار می کنند و بچه ها یک مربی دارند اموزش کمی می بینند ولی با هم هم بازی هستند و مربی مهربانی دارند .... سعی کن پیش از دبستان به بازی و مسائل عاطفی رادمان بیشتر اهمیت بدهی ...پسر من از عوارض زود مهد رفتن و به مدت طولانی، الان اضطراب جدایی از والدین دارد .... در ضمن بهترین اموزش برای بچه ها در سن رادمان اینه که براشون با حوصله کتاب بخوونی اونا از دل کتابهای قصه خیلی چیزها یاد می گیرند در وبلاگ من کتابهای مختلف در زمانهای مختلف معرفی شده ... وبلاگهایی هم هست که بازیهای مختلف در رده های سنی مختلف برای بچه ها معرفی می کند مثل "بریم بازی" ...اموزش بچه ها در سن رادمان باید در قالب بازی و تفریح باشد هیچ عجله نکن بچه ای که از نظر عاطفی و احساسی درست تربیت شود مطمئن باش که از نظر هوش هم برجسته خواهد بود....بازم هر وقت سوالی داشتی خوشحال میشم بپرسی ...البته اینو بگم که کلا تنبلم وو چه بسا خیلی دیر جواب میدم...
مامان پارسا
31 اردیبهشت 92 17:54
سلام خانمی تو بخش سئوالات دیدم که گفتین از شورت آموزشی خیلی راضی بودین میخواستم بدونم چه مارکی بوده چون من واسه پسرم CHICO گرفتم افتضاح بود دو هفته نشده خراب شد البته الان واسه یکی از دوستام می پرسم.مرسی از راهنماییتون
مامان فهيمه
1 خرداد 92 2:00
دوستم اتفاقا ديروز داشتم به اين فكر ميكردم كه وقتى اومده بودم خونتون تو باردار بودى و حالا گل پسرت ماشاللا مردى شده و منم يه دختر كوچولو دارم و تو اين مدت كوتاه چقد زندگيامون تغيير كرده و چه رنگ و بويى به خودش گرفته... واقعا قبل از بچه هامون چجورى زندگى ميكرديم چه دليلى واسه زندگى داشتيم... چقد بچه ها شيرين و دوست داشتنين،بعضى وقتا ساينا كه داره حرف ميزنه اشك تو چشمام جمع ميشه، باورم نميشه اين دختر كوچولوى منه كه داره مث بزرگترا حرف ميزنه و شيرين زبونى ميكنه،الهىسلامت باشن و درد و بلا دور باشه ازشون،رادمان گلمو ببوس عزيزم
مامان مانی
6 خرداد 92 23:53
مرسی عزیزم که به سوالم تو بخش پرسش و پاسخ جواب دادید.
پسر نازی دارید.و فکر کنم کمی شیطون.خدا حفظش کنه.
به ما هم سر بزنید


خواهش میکنم عزیزم حتما سر،میزنم.
می خوای تولد بگیری؟
14 خرداد 92 5:13
می خوای تولد بگیری؟ لیست سفارش ها مون رو دوباره باز کردیم. زود دیر میشه. یه سر به ما بزن خوشحال می شی...